امشب به سوگ که نشسته ام؟
که چنان آواره در دشت گذشته می گریم که ابر را به رشک بارش
کشانده ام
امشب به سوگ چه نشسته ام؟
که آه آتشینم حیرت خورشید را در قدمت سوز دل غمگنانه تسلا می دهد
شب در گیسوانم نشسته مضطربانه به انگار چه می اندیشد؟
که حس پریشانیش را چون تپش موجدار به کلمه کلمه سطر گیسوانم
القا می کند
ناگه دل به آهنگ هق هق در غروب چشمانم می خواند:
امشب سیاه پوش سالگرد خاطره هایم.
قهر قلم[گل]
قلمتان سبز باد
حلول ماه پر برکت رمضان برشما مبارک
منتظرتم