ذهنم منجمد، قلبم ویران و گریه ام خیالی است
دست خورشید بر اندامم نوازشی ندارد
برایم سایه ای نیست اما می سوزم و می سوزم و همه در آتشم سایه دارند
عاشقم دروغین است چه زود بوسه هایش می شکند
خانه ام خلأیی سنگین است
دیدید شهرم پوچ بود و سرزمین بی عقل من لو رفت؟
کیستی؟کیستی؟
گفتید کیستی که سکوت شمع را ترجمه می کنی؟
انعکاس کلماتم در کوه غصه ها جا ماند و شما نشنیدید
که فریاد زدم:
شمع کدام است آواره ای هستم
که در هیجان نفسگیر صحبت سکوت را گم کرده ام و
انگارم در سوز سرمای ابهام می لرزد
اما نشنیدید، حیرانیم را نشنیدید.
با درود خدمت دوست عزیزم وبسایت شما در بخش لینک های سایت قرار گرفت سپاسگزار میشم ما رو با عنوان (لینکستان بدولینک ) در پیوندهای وبسایت قرار بدین.یه خواهش داشتم هروقت پست جدیدی گذاشتی در لینکستان قرار بده.با سپاس مدیریت بدولینک[گل][بدرود]
سلاممممممممممممممممممممممممم
منم حیرانم !